خبرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط م] خبر، اخبار خبر خوش، مژده، نوید، بشارت، تبشیر، مژدهدادن، شادی، وعده، قول خبر بد، شوک، خبر شوکهآور، نامرادی، وعید، تهدید آوازه، معروفیت، در
خبرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط م] خبر، اخبار خبر خوش، مژده، نوید، بشارت، تبشیر، مژدهدادن، شادی، وعده، قول خبر بد، شوک، خبر شوکهآور، نامرادی، وعید، تهدید آوازه، معروفیت، در
اخطارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی اخطار، آگاهی، خبر، عبرت هشدار، تحذیر، توجه، هشیاری، خاطرنشان، تذکر، گوشزد، توبیخ اخطاریه، اعلام، اطلاع، گزارش، التیماتوم، دستور نصیحت، پند، ا
اخطاردادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی خطاردادن، آگاهانیدن، خبردادن، اطلاع دادن، گزارش کردن، مشورت دادن مضطربکردن، متوحش ساختن، هراسان کردن خاطرنشان کردن، تذکر دادن، توبیخ کردن، س
مقدّر بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر ودن، محکوم بودن، حاکیبودن، خبر دادن از، گواهی دادن بر (از)، ایجاب کردن آماده شدن شرایط، آماده شدن