مبدأفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ه، آبشخور، خاستگاه، محل پیدایش، منشأ، کانون، مهد، آغازگاه، اسطقس اصل، اصل و نسب، تبار، شجره نامه، منبع جوانه، رویش بذر، دانه، تخم، گهواره، آشیانه
منشأ (محل پیدایش وصدورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ل پیدایش وصدور، علت آغازین)، منبع، خاستگاه، سرچشمه، آبشخور، مبدأ اساس، پایه، مبنا، مایه، اصلیت، محور، مصدر، علت▲ معدن، مخزن، انبار مأخذ نطفه، هسته،
اِِسنادفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ِسناد، نسبت، نسبت دادن، منسوب کردن، عطف، استناد، ارجاع مبنا، دلیل، چرایی خاستگاه حق بهحقداردادن صفت نسبی
عمودی بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد عمودی بودن، ایستاده بودن، برپابودن، ایستادن برخاستن، ازجا برخاستن، سَر پا شدن، بلند شدن، برخیزیدن، بالا آمدن، خاستن