خارج از زمان خود بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ] خارج از زمان خود بودن، زمان-ناسازگاری، عدم انطباق تاریخی نابههنجاری تاریخی، اشتباه تاریخی دیرجنبیدن، تأخیر، زود رسیدن، تعجیل رسم منسوخ، امر منسوخ
خارج از زناشوییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ز زناشویی، نامشروع، هموسکسوال، غیرطبیعی، بیوفا محصنه اواخواهر، مخنث
ازگردش خارج کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ردش خارج کردن، کاهش ارزش دادن برگشت خوردن، برگشت زدن
ازشکل طبیعی خارج کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ردن، ازریخت انداختن، کجوکوله کردن، بُریدن، پاره کردن، جر دادن، گسیختن، شکافتن، خط انداختن، پیچاندن، تاب دادن، قُر کردن، دربوداغان کردن، کشد
میوهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت َر، ثمر، بار، سردرختی، گیاه میوۀ کال، نارس، چغاله، نرسیده، سبزدانه، بیدانه، گوجهسبز، چغالهبادام کنسرو میوه توت، شاهتوت هلو، شلیل، به، آلو، آلوزر
خارج از زمان خود بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ] خارج از زمان خود بودن، زمان-ناسازگاری، عدم انطباق تاریخی نابههنجاری تاریخی، اشتباه تاریخی دیرجنبیدن، تأخیر، زود رسیدن، تعجیل رسم منسوخ، امر منسوخ
ازگردش خارج کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ردش خارج کردن، کاهش ارزش دادن برگشت خوردن، برگشت زدن
چیز تیزفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل ِ تیز: خار، دندان، تیغ، قلاب، خلال، نیش، دندانه، دنده، نوک، قله قیچی، اره میخ، سوزن (تهگرد)، پونس (پونز)، سنجاق، قفل مته، دریل، سوراخکننده جوجهتیغ
فرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام 16 شامل بدیهای محیط ودنیای خارج از فرد است. در مورد صفات بد انسانی به 645رجوع شود.]