حینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان دت، عرض، اوان، پاس، طی، موقع، هنگام، ایام، اوقات درنگ همزمانی، معاصر بودن
درحالیکهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان یکه، در اثنایِ، ظرفِ، درحالِ، در حینِ، هنگامِ، ضمنِ، وسطِ کاری، درخلالِ، دربین درزمان معین، بهنوبت، الیالابد، همچنان
زمانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ] زمان، وقت، مدت عرض، اثنا، حین▼ زمان انجام کاری: هنگام، موقع، فرصت زمان معین: عصر، موسم، زمانه، فصل، ترم، ثلث، دوره وقت دقیق، ساعت دقیق گذشت زمان،
لباس روحانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب حانی، عبا، ردا، عمامه، دستمال، نعلین، نعلنگ، پوشاک، سایر پوشیدنیها، دستار، کمربند، تزییناتلباس انگشتری عقیق، تسبیح لباس مراسم، احرام
امتحانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود حان شفاهی، امتحان کتبی، آزمایش، مصاحبه، آزمون، کنکور، کویز، آزمونه، المپیاد