حکمتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال عمیق، استادی، دانشمندی، تبحر، احاطه، اشراف، تخصص، دانش اکتسابی، مطالعه مطالعۀ بیثمر، زیادهخوانی، خرخوانی ادیب ◄ دانشمند عمق دانش
حُکمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام ا، فرمان، دستور، امریه، فرمان ملوکانه، فرمایش، یاسا، قانون، منشور، تکلیف، فریضه اوامر، احکام آتش! تصمیم، رأی دادگاه امتیاز، جواز، پروان
حکم صادر کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام ردن، فتوا دادن، اعلامکردن، اعلان کردن، ابلاغ کردن، اظهار کردن، تعیین کردن، مقررکردن، مقرر داشتن قانون وضع کردن، قانونی کردن
الهیاتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب اهیات، حکمت الهی، علم دین، علوم دینی، معقول و منقول، اصول دین، اسکولاستیسم، اسلامشناسی احکام شریعت (شرع)، فقه، قانون شرع
شناختشناسیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکلگیری عقاید؛ عام ، علم شناخت، تئوریشناخت، منطق، لوژیک، حکمت، علم معرفت، معرفتشناسی، آنالیز، تحلیل منطق ارسطو، ماوراءالطبیعه، مقولات یاقضایا، تحلیل قیا
ادراکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکلگیری عقاید؛ عام ق، ملاحظه، علمبیواسطه، استنباط، شهود، بینش، دریافت، دید، بصیرت تعمق، درخود فرورفتن، مطالعه، پرسش مکاشفه، الهام، کشفوشهود، شَمّ، حس،
کمالفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ایدهآل، معصومیت، خطاناپذیری، بلوغ، پختگی، رشد، رسایی، استغنا، والایی، تمامی کامل و بینقص بودن، فرارسایی، برژی، تمامیت، برتری فرزانگی، صفات