حاتم طاییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ی، جوانمرد، عیار، لوطی، داش، داشمشدی، مرد اهداکنندۀخون، اهداکنندۀ کلیه (عضو، ...)
ولایتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت م] ولایت، قیمومت ابوت، پدری، بابایی کفالت، حضانت امامت، هدایت، حکومت الهی
ناکام گذاشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تداوم اندیشه شتن، ناکام کردن، حاجت وتوقع را برنیاوردن، انتظارات را برآورده نکردن، امید کسی را مبدل بهیأس کردن، دلسرد کردن، سرخورده کردن، قال گذاشتن بین
نیازفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی یاز، احتیاج، خواست، خواسته، حاجت، نیازمندی کمبود، کمیابی لزوم، ضرورت، جبر، اضطرار▼ سفارش، درخواست، سیاهۀ خرید تقاضا، مصرف احتیاجات، مایحتاج،
نیکوکارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی ر، صاحب کرم، احسانکننده، انساندوست، حاتم طائی، خیّر، خیرخواه، بخشنده، متولی امور خیریه، انفاقکننده، شخص دهنده فرشتۀ نگهبان، حامی، محا
مصلحتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی اقتضا، سیاست، صلاح، خِیر، صواب، علاج، چاره، درست، فایده، درمان مناسبت، وجود حق اقتضا، ضرورت، ایجاب، وجوب، جبر، لزوم، حاجت، احتیاج، نیاز، اجبا