حامیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی افظ، محافظ▼، حافظ، نگهدارنده، نگهبان، سرپرست، پاسبان، بادیگارد، جانپاس، اسکورت پشت، پناه، پشت وپناه، مدافع، طرفدار پشتیبان، باعثوبانی، بال
حرامفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی - خاص ، قدغن (غدغن،غدقن)، قاچاقی، تحریمشده، جلوگیریشده، غیر قانونی، تابو، ناگفتنی ناروا، ناشایست، بیجا، ناشایسته، منکر، نامشروع، خلاف شر
حرامزادهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ، نامشروع، بینامونشان، بیپدرومادر، بیکسوکار، بیریشه، بیاصلونسب حرامزادگی بچۀ حرامزاده، ولدالزنا، زیربوته بهعمل آمده
حرامزادهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ، نامشروع، بینامونشان، بیپدرومادر، بیکسوکار، بیریشه، بیاصلونسب حرامزادگی بچۀ حرامزاده، ولدالزنا، زیربوته بهعمل آمده
مورد بیاحترامیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات حترامی، مغضوب، بیآبرو، مورد بیاعتنایی، مورد بیمهری، مورد بیتوجهی، مورد بیادبی، بدنام طردشده، مطرود، رانده
تحت حمایت بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات مایت بودن، مدافع (حامی، ...)داشتن، ساپورت داشتن پناه جستن
پشتیبانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) مشوق، فرشتۀ محافظ، حامی، پارتی، آشنا، پشت، پشتوانه
ارزانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ] ارزانی، کمبهایی، خریدارزان جنس حراجی، کالای دستدوم، قیمتحراجی معافیت جنس ارزان، عاریه