طراحی کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد طراحی کردن، اتود کردن، الگوکشیدن، ترسیم کردن، گراور ساختن کلیات (چارچوب) را مشخص کردن، رئوسرا ترسیم کردن (مشخص کردن)، حدرا مشخص کردن، قاب کردن
روایتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه تان، قصه، حکایت، رمان▼، حدیث، مقامه، تفصیل، متل، متلک، امثال، امثالوحِکَم، امثله سایر آثار ادبی: زندگینامه▼، رمان▼ کت
قانون شرعفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات شرع، فقه، الهیات، سنت، حدیث موضوعات فقه: قضا، قصاص، روابط رعایا و حکام، ارث، ازدواج، طلاق اصول فقه، احکام، احکام اولیه، احکام ثانویه اعاده، استح
احاطه کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد حلقه زدن [به دورچیزی]، دور چیزی خط کشیدن، دیوار کشیدن (به دُورِ)، حلقه کردن، محصور کردن، محاطکردن، محیط کردن، محدود کردن، حصار کشیدن، حصار بستن، حدر
چیز سختفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی ختکننده:الماسه، اهار (آهار )، لاکِ سختپوست، فلس، پیرکس، استخوان، الماس، فلز، سنگچخماق، خارا، سنگ، صخره پینه، میخچه شالوده، بستر، بنیاد آهن،