حتماًفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مبانی استدلال ، مطمئناً، مسلماً، یقیناً، یقین، بیگمان، بیتردید، بیگفتگو، اصولاً، بیشک، بلاشبهه، باید، بایست، بایستی، بیچونوچرا، تحقیقاً، حقیقتاً بل
تجدید محتوا کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی حتوا کردن، دوباره پر کردن، جبران کردن، پرکردن، باک را پرکردن، مجدداً بار کردن آب انداختن
احترام گذاشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات حترام گذاشتن، احترام گذاردن، احترام کردن، محترم شمردن، گرامی داشتن، پرستیدن ادب کردن، احترام کسی رانگاه (نگه) داشتن، رعایت احترام کردن، حرمت گذا
مورد بیاحترامیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات حترامی، مغضوب، بیآبرو، مورد بیاعتنایی، مورد بیمهری، مورد بیتوجهی، مورد بیادبی، بدنام طردشده، مطرود، رانده
بهراحتی انجام دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) حتی انجام دادن، مشکلی نداشتن، بهراحتی گذشتن، مثل آب خوردن اجرا کردن
قطعیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مبانی استدلال ، حتمیت، تحقیق، تحقق، بایستگی، گریزناپذیری، برگشتناپذیری، وجوب، جزمیت، جزم اعتبار، ثقه، ثقت یقین، دانش جبر قاطعیت ◄ سرسختی