جیبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ین، گریبان، کیسه▲، همیان، کیسۀ چرمی، انبان جیب بغل، جیبعقب، جیب کوچک کیف▲
جبرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام لزام، التزام، اقتضا، ناچاری، ضرورت، بایستی، باید، اجبار، فقدان انتخاب، ناگزیری تقدیر▼، وجوب، ازپیش تعیین‌شدگی، اتفاقات، اوضاع قانون طبیع
پوستفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد اط، بشره، چرم، پوست دباغی‌شده، ورنی، چرم گاو، تیماج، جیر، پوست مار، مَشک فلس، پولک، لاک روکش، لعاب، غشا، لایه اکتودرم (برون‌پوست)، ملانین زگیل، بیما
جیبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ین، گریبان، کیسه▲، همیان، کیسۀ چرمی، انبان جیب بغل، جیبعقب، جیب کوچک کیف▲
شمشیرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) جر، تیغ، دشنه، قمه، چاقو، چاقوی ضامن‌دار، شوشکه کارد◄ ملاقه ساطور، تبر▲
جفت کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد جفت کردن، جور کردن، وصلت دادن، عقدکردن به‌هم پیوستن، مطابقت دادن، خوراندن دوتا بودن، جفت بودن، زوج بودن دوتا کردن، دوبرابر کردن
فریاد انسانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی داد، جار، نعره، جیغ، هوار، غوغا، جنجال، هلهله، آوا، فغان، غریو، خروش، نفیر، دادوفریاد، بانگ، پرخاش، نهیب ریسه، شادمانی، شاباش هق‌هق، گریه، زاری،