جهانگردفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت م] جهانگرد، مسافر زایر، حاجی، مشهدی، مشدی، کربلایی، کل رهرو کاشف، ماجراجو دریانورد هوانورد ناظر، بیننده طلیعه، سرآغاز دورهگرد، دستفروش تاجر، فروشند
مردانگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی جوانمردی، پهلوانی، فتوت، مروت، جرئت، یارا، مردی آزادگی، جوانمردی، بزرگمنشی اصلونسب، نجابت، اصالت، اعتبار رهایی از تعلقاتدنیوی، وارستگی [◄
حاتم طاییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ی، جوانمرد، عیار، لوطی، داش، داشمشدی، مرد اهداکنندۀخون، اهداکنندۀ کلیه (عضو، ...)
پهلوانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ، جوانمردی، قهرمانی، ورزشکاری، ورزش باستانی، ورزش تمرین، زحمت زورآزمایی، مبارزه زورخانه، میدان طراوت، بنیه، شادابی، سلامت، تندرستی سرزندگی، زندگی جن
عفوفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی بخشش، بخشایش، جوانمردی، آمرزش، مغفرت، ارفاق، پوزش، تبرئه، حمایت، ترحم، دلسوزی، همدردی، صبر احسان، دهش گذشت، چشمپوشی، اغماض بخشودگی، غفر
دلاوریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ، دلیری، سلحشوری، جوانمردی، فتوت عمل دلیرانه، حماسه، افسانه