کفش و جورابفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد اب، جوراب ساقکوتاه، بلند، سهربع، جورابشلواری (شیشهای، رنگپا)، ∼ واریس، ساپورت کفش، پا[ی]پوش، پا[ی]افزار، چکمه، پوتین، نعلین، گیوه، کفش ورزشی، ک
جوانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ] جوان، نوجوان، برنا [حالتاسمی جوان 132] نابالغ، خردسال، نونهال، نوباوه، تازهپا صغیر، کودک، بچه، بچهصفت، بازیگوش کودکانه، بچگانه شیرخواره بیتجربه
جوانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ، حیوان جوان▼، گیاه نورسته▼، بچه، طفل، کودک، خردسال، نوزاد، نورسیده، مولود، نوباوه، کوچولو، نینی، فسقلی، مامانی، عروسک، گل پسر، عزیز، دردانه، ملوس،
جذّابفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی یبنده، تودلبرو، شیرین، بانمک، افسونگر، تابناک، راهزن دینودل، خوشخو، شارمان، نجیب، بلوند، روشن
جناب قدسفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب دس، خدا، جناب حق، حضرتدوست، جضرت حق دوست، یار، معبود، معشوق، محبوب، کمال نیستان مقصد وحدت منزل سیمرغ، سیمرغ
پاسخفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود پاسخ، جواب، واکنش، ستاده، ستانده سزا، عوض، اجابت، پاداش پاسخگویی، جوابگویی ستیز فیدبک، بازخور وظیفه
پاسخ دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود اسخ دادن، جواب دادن، پاسخگفتن، واکنش نشان دادن، درجواب گفتن، تکرار کردن تلافی کردن تکذیب کردن، باطل کردن، نفی کردن، انکار کردن حل ک
دوپهلو صحبت کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: انتقال عقاید و ماهیت آن وپهلو صحبت کردن، کنایه گفتن، ایهامگویی کردن، کلیگویی کردن، کلیبافی کردن، زبانبازی کردن جناس ساختن، جناس گفتن، معنی داشتن سخنا
شرکتهای انحصاریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت انحصاری، انحصارات، مونوپولی، تراست، کارتل، اتحادیه تولیدکنندگان (انحصار دخانیات) تصدیگری دولت، انحصار امتیاز، جواز، پروانه، مجوز(اجازه) حق تقدم، مز
ضعیففرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ف، بی رمق، زار، نزار، نحیف، سست، بیمارگونه، مسکین مانده، درمانده، افتاده، بیچاره، خوار و خفیف، افتان و خیزان ملایم، ظریف، نازک▼ بیعرضه، بیدستوپا،