جهانشمولفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم شمول، جامع، همهجانبه، مطلق جهانی، بینالمللی، عالمگیر، انترناسیونال، ملی، سراسری، همهجاحاضر، حاضر عام▲
جامعفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت عالمگیر، عمومی، کلی▲، جهانشمول، وسیع، محیط، فراگیرنده، دربرگیرنده، سراسری، شامل، همهجانبه، گسترده، همگانی، عام حیِحاضر، حاضر گروهی اخص
کلیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت کلیت، تمامیت، کل، کاملبودن جامعیت، عمومیت جهانشمولی، فراگیری، شمول جبلت، کیهان سیستم، نظام، چارچوب، هیئت، تشکیلات، سازمان، نظم، رژیم، دولت، سازمان
یگانهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد ] یگانه، یکتا، یکه یک، احد واحد، فرید، مفرد، منفرد، یکی، منحصر، انفرادی، یکقطبی، مستقل منحصربه فرد، بیمانند، بیتا، بیهمتا، استثنایی، برجسته، بین
محیطیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ی، پیرامونی، جنبی، جانبی، مجاور، کناری، بغلی، بیرونی [فضا]، نزدیک محیط، احاطهکننده، فراگیرنده، جامع، همهجانبه، گسترده، فراگیر، جهانشمول، شامل [≠
فراگیرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ه، دامنهدار، پردامنه، بیمرز، سراسری، اپیدمیک، جهانی، جهانشمول، شامل، جامع، حاضر پراکنده، متفرق پهناور، عریض، عریضوطویل، وسیع هوادار