فعال بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت فعال بودن، چابکی، تحرک، آمادۀ عمل بودن سرزندگی، شور، حرارت، عزم زحمت، جنبوجوش، فعالیت، جنبش، بیداری زرنگی، زبروزرنگی انرژی، نیرو، زور، زورمندی حرفه
فعالیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه لیت، جنبش، حرکت، اشتغال، جنبوجوش، بدوبدو، عضویت، مشارکت ازغفلت بیرون آمدن، انتباه، آگاهی، هوشیاری، بیداری▼ بیخوابی انگیختن، فعال کردن، ا
تلاشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه وشش، تقلا، تکاپو[ی]، جِدّ، جدوجهد، جنبوجوش، سختکوشی، رنج، زحمت▼، کار▼، انرژی همت، سعی، اهتمام، مداومت، مجاهدت، جدیت، مساعی، پافشاری عرق
پهلوانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ، جوانمردی، قهرمانی، ورزشکاری، ورزش باستانی، ورزش تمرین، زحمت زورآزمایی، مبارزه زورخانه، میدان طراوت، بنیه، شادابی، سلامت، تندرستی سرزندگی، زندگی جن
حرکتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ، جریان، تحرک، پویایی، جنبش، انتقال، پیشروی، حرکت وضعی (انتقالی)، حرکت بهپهلو ولوله، تکاپو[ی]، جنبوجوش، اهتزاز پسرفت، دور شدن بیقراری، وول مارش، ر