جُستنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود ش کردن، تعقیبکردن، جوییدن، جستجو کردن، جویاشدن، رد کسی (چیزی) را گرفتن، ردیابی کردن، سراغ گرفتن، پرسوجو کردن
نامطمئنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مبانی استدلال تأییدنشده، غیررسمی، مُهرنشده، امتحاننشده، تجربهنشده، آزمایشنشده شکدار فاقد مُهر استاندارد
شایعهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط بر تأییدنشده، شایعات، هیاهو، تبلیغات، مجعولات، غیبت محاوره جنجال، یککلاغچهلکلاغ، هیاهو، سروصدا، جاروجنجال، غوغا، رسوایی، قشقرق، افتضاح، اف
سوگندنخوردهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مبانی استدلال دنخورده، تأییدنشده، ثابتنشده بدون مبنا، ساختگی، بیاساس
پُرکردن (تکمیل کردن)فرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت (تکمیل کردن)، آکندن، انباشتن، فشردن، چپاندن، تپاندن، تجدید محتوا کردن فرو کردن، جادادن، تنگِ هم چیدن، پرکردن (گنجاندن) آب انداختن، آبیاریکردن، ریختن