ثباتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر یندگی، دوام، تداوم، دیرگذری، بقا، استمرار، ماندگاری، استقامت، تعادل، موازنه، ثبوت، پایداری جاودانگی، ابدیت چیز ثابت مقاومت، استحکام
ثبات داشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر تن، ثابت بودن، تعادل داشتن، برقرار شدن، تثبیت شدن، قرار گرفتن، گیر کردن، گیر افتادن، فرورفتن، جا گرفتن، گرفتن، آرمیدن، تهنشین شدن مهار بودن، لنگر
ثبات دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر کردن، قراردادن، پابرجا کردن، پایا ساختن، پایدار کردن، دائمی کردن، ثابت کردن، استوار کردن، بهحالت موازنه درآوردن، بنیاد نهادن، نهادینه کردن، تشکیل
ثبتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه نامنویسی، ثبتنام دفتر ثبت، دفتر اندیکاتور، دفتر نامنویسی، دفتر خاطرات ادارۀ ثبت احوال، ادارۀ ثبت شرکتها متصدی ثبت
ثباتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر یندگی، دوام، تداوم، دیرگذری، بقا، استمرار، ماندگاری، استقامت، تعادل، موازنه، ثبوت، پایداری جاودانگی، ابدیت چیز ثابت مقاومت، استحکام
ثبتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه نامنویسی، ثبتنام دفتر ثبت، دفتر اندیکاتور، دفتر نامنویسی، دفتر خاطرات ادارۀ ثبت احوال، ادارۀ ثبت شرکتها متصدی ثبت
ثبتکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ثبتکننده، متصدی ثبت، مورخ، وسیلۀ ضبط وفادار
ثبت کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ثبت کردن، ضبط کردن، یادداشتکردن، بایگانی کردن بهجا گذاشتن، یادگار گذاشتن، زندهیاد ماندن باقی گذاشتن
ثبت شده[شخصحقوقی]فرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) ] ثبت شده[شخصحقوقی]، سهامی، فدرال تضامنی، بامسئولیت محدود، خاص، عام، سهامی خاص، سهامی عام