عدم تکمیلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ عمل م تکمیل، عدم خاتمه، تکلف، بینتیجگی، بیهودگی، عدم موفقیت، شکست عدمتحقق عدم انجام (اجرا)، عدم پیگیری، کوتاهی، قصور، اهمال، غفلت ناتوانیدر ایفای
سادگی [کلام]فرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه [کلام]، فقدان زینت، عدم تکلف، اصالت، خلوص، سادگی، روانی، سلاست، شیوایی، ظرافت کلام قابلیتدرک رُکگویی، صراحت، بیادبی،
آراستن بهصنایع بدیعیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه هصنایع بدیعی، بدیع، تکلف، زینت، زیور، آرایه، آرایش، صنایع بدیعی، صنایعشعری، صناعت، تزیین، شاخوبرگ، معانی بیان اِسناد
بیفایده بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی یده بودن، عدم استفاده، فقداناستفاده، زیادت، بینتیجگی، بیحاصلی، اتلاف وقت، تکلف، بیهودگی، امرمحال عدم کفایت تضییع، اتلاف اضرار، خسران
تعارففرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی اب معاشرت، آیینمعاشرت، تشریفات، تکلف، قرارداداجتماعی، رسوم، عرف