تکرارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد تکرار، تجدید، دوبارگی، مرور دوره، تمرین، ممارست، یادگیری ازسرگیری▼ واگویی، بازگویی، بازخوانی بازی برگشت چاپ مجدد بازیابی، بازیافت، اعاده بسیارگویی، ر
تکرار کردن [عمل]فرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد کرار کردن [عمل]، دوباره کردن، دوباره اجرا کردن، دوباره انجام دادن، تجدید کردن، ازنو انجام دادن مکرر کردن باز (پیشوند فعلی) (باز--) ∊ بازیافتن، بازرفت
تکرار کردن [صحبت]فرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد صحبت]، دوباره گفتن، یادآوری کردن، مطرح کردن، بازگویی کردن، نقل کردن، پرچانگی کردن، پرگویی کردن، وراجی کردن، پرحرفی کردن، وراج بودن مرور کردن، برشمردن
مکررفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد مجدد، تکراری، متواتر، پیاپی، پیدرپی، پشتسرهم، متوالی، یکبند، همیشگی عودکننده یکدرمیان، دودرمیان متعدد، کثیرالوقوع مذکور، یادشده، نامبرده، مقدم م
کثیرالوقوعفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان یرالوقوع، مکرر، متعدد، متواتر، فراوان، زیاد، بسیار تکراری، مکرر مداوم [در زمان]، متداوم [در ترتیب] ادواری متداول، پیشپاافتاده، معمول، مرسوم همیشگی
طویل[کلام]فرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه کلام]، خستهکننده، ملالآور، کسلکننده تکراری، حاشیهرونده، طولانی، بیربط همیشگی، مُفصّل، غرا، بلندبالا، طولانی، کامل
دورهایفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ای، موسمی، مربوط بهزمان یا زمانه خاص، فصلی، ساعتی، ماهانه، ماهیانه، سالانه، دوسالانه، بیینال روزمره، تکراری، مکرر، روتین، ادواری، عادی، مانوس همیشگ
تکرارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد تکرار، تجدید، دوبارگی، مرور دوره، تمرین، ممارست، یادگیری ازسرگیری▼ واگویی، بازگویی، بازخوانی بازی برگشت چاپ مجدد بازیابی، بازیافت، اعاده بسیارگویی، ر