ترسیدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی اسیدن، وحشت کردن، باک داشتن، باکَش شدن، وحشتش گرفتن، جا زدن، چشمش ترسیدن، هول کردن▼، هراسان بودن، رم کردن، دوری جستن، اجتناب کردن، آشفتن، اح
ترسیدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی اسیدن، وحشت کردن، باک داشتن، باکَش شدن، وحشتش گرفتن، جا زدن، چشمش ترسیدن، هول کردن▼، هراسان بودن، رم کردن، دوری جستن، اجتناب کردن، آشفتن، اح
[صفت] بالاترینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ترین، رویی، بالایی، فوقانی، زبرین، بالادستی، علیا، برین، مافوق، برتر تاپ، سوپر هوایی، رفیع، متعالی، بلند نیکو، مهم شامخ، منیع، والا، بلندمرتبه، گران
باریک بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد عل] باریک بودن باریک شدن، لاغر کردن، تکیدن، کوچک شدن، منقبض شدن
متناوب بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان متناوب بودن، تکرار شدن، هرفصلتکرار شدن، گردیدن، چرخیدن یکدرمیان قرار گرفتن، پشت هم آمدن تپیدن، ضربان داشتن، زدن [نبض]، کوبیدن تابخوردن، نوسان کردن،