فزونطلبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ونطلب، توسعهطلب، حریص، زیادهطلب، افزونطلب، طماع، پُررو موفق کامل (دارای کمال) خوشسلیقه قوی بیش ازحد زیبا، جذّاب برتر
عقبماندگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ماندگی، توسعهنیافتگی عدمتکامل نارسی، نارسیدگی، نابالغی، تازگی حالت طبیعی (فطری، ذاتی)، خام بودن(قبل از تولید)، مواد اولیه، زمین بکر، در ناس
درحال بهبودفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی بهبود، درحال توسعه، بالنده، بازسازی شده مترقی، متجدد، متمدن کننده، اصلاحطلب، اصلاحطلبانه، رفرمیست، پویا عمرانی، آبادانی، فرهنگی بهبودپذیر،
انبساط یافتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ] انبساط یافتن، گسترش یافتن، توسعهیافتن دراز شدن، امتداد یافتن باد کردن، آماس کردن، متورم بودن، آماسیدن، بالا آمدن، برجسته شدن، برآمدن، بزرگ شدن، با
آباد کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ان کردن، مسکونیکردن، شهرک ساختن، معمور کردن، دایر کردن، شهرکسازی کردن، توسعه دادن، ساختن، برافراشتن، بالا آوردن، برپا کردن، ساختمان کردن نوکردن