کانونفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم نون، تقاطع، مرکز، محلگردهمآیی، محل تجمع، محل اجتماع، وسط مرکز شهر، بازار، انجمن، باشگاه، کلوب، پاتوق، ساختمان تفریحات کانون گرم خانواده، منزل، خانه
موجود خشنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت خشن، دیو، وحشی، گرگ هیولا، لولو، گودزیلا سلیطه دیکتاتور، تروریست
خرابکارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی طرناک، آتشبیار، مار درآستین، خصم، دشمن، آنارشیست، تروریست، برانداز، آشوبگر، گانگستر، جانی، متخلف
حملهکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) ننده، مهاجم، تکاور، کوماندو، کلاهسبزها تروریست، چریک، پارتیزان، میلیشیا ضارب ◄ مجازات، اذیتکن مدافع، شخص مدافع غارتگری
فرد انقلابیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر لابی، مجاهد، طرفدارانقلاب، قیامکننده، ضد رژیم، مخالف حکومت شورشی، یاغی، آشوبگر، شورشکننده، براندازکننده، خرابکار، ویرانگر، تروریست، آنارشیست مخال