تَهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد تَه، بُن، پایه، قاعده، تکیهگاه قعر، کَف، شکم، زمین، تحت، سطح زیرین ◄ پایینی ریشه، بیخ، شالوده، زیربنا، بنیان، اساس، بنیاد زمین، زمینه، کف، فرش ماتح
برگشته بهوضع قبلیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر ته بهوضع قبلی، بهحال قبل برگشته، برگشته، مسترد، استردادی، مرجوعی، مرجوع، مرجوعه، برگشت دادهشده منصرف
تَهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد تَه، بُن، پایه، قاعده، تکیهگاه قعر، کَف، شکم، زمین، تحت، سطح زیرین ◄ پایینی ریشه، بیخ، شالوده، زیربنا، بنیان، اساس، بنیاد زمین، زمینه، کف، فرش ماتح
بههم ریختهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل ته، کجومعوج، متلاطم، پریشان، نابهسامان، داغان، نامنظم، آشفته، درهم، بینظم، نامتقارن، لَنگ، نامتعادل، نامیزان