تهیهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی وجیستیک، پشتیبانی، اردنانس، تدارک، سورسات، آذوقهرسانی، خدمات، توزیع، پخش، کیترینگ، خدمات تهیۀ غذا بارگیری، آبگیری بارانداز، اسکله، پایانه
تهیهکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی کننده، انتقالدهنده، شخصدهنده فروشنده، تأمینکننده، توزیعکننده، شرکت پخش سراسری، بستانکار، شخص وامدهنده کارپرداز مادرخرج، خزانهدار نانآو
تهیه کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی تهیه کردن، آوردن، انتقال دادن، دادن عاریه دادن، قرض دادن، وامدادن توزیع کردن، پخش کردن فراهم کردن، تدارک دیدن، راه انداختن
تهیدستفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ره، بیچیز، مستحق، نیازمند، محتاج، بیبضاعت، مسکین، درمانده، ناچار، ناتوان، مفلوک، فلکزده، علیل، ذلیل، آسمانجل، آسوپاس، ندار، نادار، ناک،
تهیدست بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی تهیدست بودن، فقیر بودن، گداییکردن، محتاج بودن، نیاز داشتن آهدربساط نداشتن، پشم درکلاه نداشتن، باد هوا خوردن، آه نداشتن که باناله سوداکردن،
تهیهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی وجیستیک، پشتیبانی، اردنانس، تدارک، سورسات، آذوقهرسانی، خدمات، توزیع، پخش، کیترینگ، خدمات تهیۀ غذا بارگیری، آبگیری بارانداز، اسکله، پایانه
تهیه کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی تهیه کردن، آوردن، انتقال دادن، دادن عاریه دادن، قرض دادن، وامدادن توزیع کردن، پخش کردن فراهم کردن، تدارک دیدن، راه انداختن
تهیدستفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ره، بیچیز، مستحق، نیازمند، محتاج، بیبضاعت، مسکین، درمانده، ناچار، ناتوان، مفلوک، فلکزده، علیل، ذلیل، آسمانجل، آسوپاس، ندار، نادار، ناک،
تهیدست بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی تهیدست بودن، فقیر بودن، گداییکردن، محتاج بودن، نیاز داشتن آهدربساط نداشتن، پشم درکلاه نداشتن، باد هوا خوردن، آه نداشتن که باناله سوداکردن،
تهییجفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عواطف عام هییج، تحریک، تشویق، تشجیع، انگیزش، تأثیر شیفتن، مجذوب کردن، مفتون کردن، افسون کردن، جادوگری غلیان، آتش کولیبازی تهییج عامه، آشوبگری، انقلاب بر