حملهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) تک، یورش، هجوم، تاخت، تجاوز، تهاجم، تعدی، تک نفوذی▼، تسخیر، جنگ ضد حمله، فرار [فوتبال] عملیات عزم
تک نفوذیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) یشروی، شبیخون، یورش، خیز، تهاجم، هجوم، پیشروی ناگهانی، حملۀ ناگهانی، شکستن حصر پرتاب
یورش بردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) ن، تاخت آوردن (بردن)، تاختن، تازیدن، هجوم کردن، تاختوتاز کردن، ضربه زدن حالت تهاجمی بهخود گرفتن، بُراق شدن حمله کردن▲
دخولفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ول، حرکت به درون، ورود، نفوذ، تراوش، نشر، اشباع داخل یکدیگرشدن، تداخل، آمیختگی تراوش ◄قلیان، دفع بدنی، تخلیه نشر، سرایت، پراکندگی ◄ تفرق اشباع، فراگ
زندگینامهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه رافی، سرگذشت، اتوبیوگرافی، رزومه، سفرنامه، شرح حال، تذکره، خاطرات، اخبار، احوال، پسزمینه، سابقۀ شغلی، سابقۀ کار خدمت،