پرخاش کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) دن، تغیر کردن، بدخلقیکردن، مشاجره کردن، داد زدن، عربده کشیدن، بُراق شدن
خُردیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ردی، کوچکی اندازه (جثه)، کوچکی ابعاد، کوچکی، کوتاهقدی، پَستی، کوتاهی پسوندها و پیشوندهای نشانۀ خردی و تصغیر: -ک، -چه، توله-، جوجه-، پسرک، آلوچه، ت
ناراحتیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی آزردگی، اذیت، صدمه، تصدیع، تغیر، لعن عصبانیت، بدخلقی، ترش رویی، بداخلاقی، ناسازگاری صدمه، آسیب، جراحت، زخم
روشناییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی منبع نور، چشمۀ نور، چراغ▼، مشعل▼، شعله، آتش، خورشید، ماه، اختر، کوکب، ستاره، شهاب جسم نورانی، منیر برق، شعاع نورانی روشنسازی، تنویر، چراغانی▼ ن
شدتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت راوانی، فرط، زیادی، زور، خشونت، عنف، تشدد، تندی، تغیر، خشم سبعیت، وحشیگری، قانونشکنی، وحشیبودن، توحش سختگیری، تحمیل، اجبار تشدید، افزایش تروریسم،