تدارکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی لجیستیک، لوژیستیک، تدارکات، پشتیبانی، تهیه آمادهسازی، تجهیز، تعبیه، تامین، تحصیل، مهیاسازی، فراهمسازی، تمهید، پیشبینی تأسیس، آغاز، مشارکت
تدارکاتیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی تدارکاتی، آمادهسازنده، مقدماتی، بدوی، آمادگی جادهصافکن، آمادهکننده▲
تدارکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی لجیستیک، لوژیستیک، تدارکات، پشتیبانی، تهیه آمادهسازی، تجهیز، تعبیه، تامین، تحصیل، مهیاسازی، فراهمسازی، تمهید، پیشبینی تأسیس، آغاز، مشارکت
تدارکاتیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی تدارکاتی، آمادهسازنده، مقدماتی، بدوی، آمادگی جادهصافکن، آمادهکننده▲
پستاندارانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی تانداران میمون، عنتر (انتر)، بوزینه، شمپانزه، گوریل، بابون، اورانگوتان درندگان، بهایم، گربهسانان، گربه▼، شیر، ببر، پلنگ، یوزپلنگ، چیتا، پوما فی
آمادگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی آمادگی، تدارک▼، کارآزمودگی، آزمودگی، دستگرمی آمادهسازی، اقدامات بنیادی، تمهید، بسیج، مقدمهچینی، بسترسازی، زمینهسازی تمرین، کارورزی، استاژ