جزء ترکیبیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت یبی، ناخالصی، مادۀترکیبی، تنتور، خیسانده، دمکرده عامل، عنصر، جزء سازنده، ترکیبات، افزودنیها، مواد متشکله، شائبه، رنگ جزیی، مقدار کم، ادویه، رنگ
کورهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ه، تنور، پاتیل، بوته، آتشدان، شُمینه، اتوکلاو، اجاق بخاری▼ آتش دودکش کورۀ آهنگری، کلانی آتشچرخان، آتشگردان آتشخان، آتشخانه کوه آتشفشان ساج
عظیمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت پیکر، معظم، عظیمالجثه، کلان، بسیاربزرگ، بیاندازه، تناور، گنده بامهابت، باهیبت، بایالوکوپال ماکروسکوپی توسعهطلب
مادیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ عام ی، طبیعی، مجسم، عینی، ابژکتیو، فیزیکی، ملموس، لمسشدنی، محسوس، متشکل، تناور، دارای پیکر، دارای جوهر، اصلی جنسی اتمی ازته