سازهای کوبشی (ضربهایفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی وبهای، ضربی)، طبل، دهل، تمبک (تنبک)، ضرب، تیمپانی، گزیلوفون (کسیلوفون)، زنگ، مثلث، دایره، گونگ، سنج، گلوکنشیپل، ویبرافون، ایدیوفون، میلههای چو
ورزش باستانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ستانی، ورزش زورخانه، چوگان، شکار، تیراندازی، اسب تازی فنونزورخانه، شیرینکاری، شلنگ، شاطری، زورگری، چرخ زدن، کباده کشیدن، تکپر، تکچرخ وسائل
موسیقیدانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ] موسیقیدان، سراینده، آهنگساز نوازنده، مطرب، خواننده، رهبر ارکستر، آرتیست خنیاگر، رامشگر، مغنی باربد نوازنده، ویولنیست، ویولنزن، شیپورچی، بوقی