تفنگفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) تتیر، مسلسل، توپ، خمپاره، تیربار، کاتیوشا مسلسل، ژ، کالاشنیکوف، اوزی تفنگ خاندار، دولول، ساچمهای، بادی، ساچمهزنی، خردهزنی،
موجبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام ادی حرکت و انگیزۀ [مادی]، انواع انگیزه:}، مشوق، مشوق مادی، محرک، فشار، اعمال نفوذ، مضیقه، اجبار، تحریک، فوریت، ضرورت، اضطرار تلنگر، مهمی
تفنگفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) تتیر، مسلسل، توپ، خمپاره، تیربار، کاتیوشا مسلسل، ژ، کالاشنیکوف، اوزی تفنگ خاندار، دولول، ساچمهای، بادی، ساچمهزنی، خردهزنی،
اسلحۀ آتشینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) آتشین، اسلحۀ دستی، تفنگ▼، اسلحۀ پرتابی▲ کالیبر ماشه، قنداق، گلنگدن، مگسک، خان، خازن، خشاب
رقصفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی پایکوبی، دستافشانی، قر رقص محلی، لزگی، باباکرم، غربیله، رقصکردی تانگو، والس، پولکا، تویست، راکاندرول [صفت] رقاص، رقصنده، رقصکنان، پا[ی]اف