تشعشعفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ی، پرتوافکنی، تلألو، تابش، تابناکی، درخشش، درخشندگی، گسیل، نشر، انتشار، برق، رادیواکتیویته، پرتوزایی، انرژی نورافشانی، نورپاشی موج رادیویی، موجک
روشنیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ناکی، روشنایی، نور، پرتو، شعاع نورانی▼، درخشش، تابش، فروغ▼، نور روز، صبح، آفتاب، ضیا، مهتاب، چراغانی گرگ و میش نور مصنوعی، نور شمع، چراغ، مشعل ت
فروغفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی شفق، طلوع، غروب، تشعشع▼، سرخی، گداختگی، آتش فلورسانس، فسفرسانس نور، تلألو، تابش، آفتابزردی هاله، کورونا شفق قطبی، اُرورا طیف، اسپکتروم، بیناب،
تلفظفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه فظ قرائت، تلاوت، خواندن، مطالعه قوانین قرائت: آهنگ، تکیه (استرس)، هجا، اشتقاق، بخش، ادغام، اسکان آوانویسی، الفبای آوان
تلفظ کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه کردن، ادا کردن، خواندن، قرائت کردن، تلاوت کردن، برزبان آوردن، گفتن، بیان کردن، حرف زدن، اظهار کردن پیش خواندن، صداکردن