تقدیرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام ، سرنوشت، آتیه، وقایعآتی قسمت، نصیب، بودنی، آبشخور، بخت، طالع، اقبال، شانس محشر، قیامت، معاد، آخرت ◄ اصول دین شگون، طالع سعد و نحس ◄ فال
تأثیرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت یر، اثر، نفوذ، گیرایی، توانایی، تسلط، چیرگی، احاطه بازتاب، پرتو، دامنۀ عمل کارآیی، بازدهی توان، برتری، بزرگی جاذبه، دافعه خوشنامی، اقتدار نقش عمده،
تأثیر داشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت تأثیر داشتن، اثر داشتن، ارتباطداشتن، بُرد داشتن نفوذ داشتن، حرفشدررو داشتن، بهحرفش گوش دادن، مهم بودن اثر گذاشتن (بخشیدن، کردن)، کارگر بودن، بیتأث
تأثیر قوی گذاشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عواطف عام وی گذاشتن، متأثر کردن، اثر (نشان) گذاشتن، تعجب برانگیختن، جلب توجه کردن، متعجب کردن
قابل سرزنش شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات سرزنش شدن، تقصیر را قبول کردن، مسئولیت قبول کردن بهانتقاد گوش دادن سابقۀ خود را خراب کردن، آبروی خود را ریختن
فسقفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات فساد، تقصیر، عیب، خطا، ناپرهیزی، فسقوفجور، خلافکاری ضعف اخلاقی، انحراف، انحراف جنسی، کممایگی، ضعف، جرم، بزه، قانونشکنی
معاف بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ودن، ازهفت دولت آزادبودن، ازهرقیدی آزاد بودن، مصونیت سیاسی داشتن، آزاد بودن معاف شدن، بهانه داشتن، تقصیر را بهگردندیگری انداختن
گناهکاریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ری، مجرمیت، خلافکاری، جنایت، وحشیگری، قانونشکنی، معصیت، شرارت، تقصیر، بیعفتی، خودفروشی همدستی، دخالت، تبانی، زدوبند، بندوبست، گاوبندی، شراکت
آیینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب شعائر، مناسک، اعمال، احکام، مراسم عبادی، مراسم مذهبی، مجلس ترحیم، اربعین احیا، سینهزنی، زنجیرزنی، نخل، پرچم، آبتربت زیارت، طواف، حج، حج تمتع، حجعمر