تقبیحفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات مذمت، هجو، گِله، شِکوه، گلایه، نارضایتی، عدم تصویب، عدم رضایت، بهانهگیری، بدگویی ردّ، مردود کردن، نفرین ناله، نالهو نفرین، گله و دشنام افترا، گ
منتقدفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات تقبیح کننده، ایرادگیر، عیبجو، معترض، بهانهجو [ی]، بهانهگیر، ایرادگیر، اشکالتراش، دشمن، فحاش آدم منتقد، سانسورچی، بدگو، آدم گلهگزار تعبیرکنند
مذمومفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات وهیده▼، تقبیح شده، تصویب نشده، سانسورشده، مردود، مقصر، عذرآورنده مطرود، معزول
محکوم کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات حکوم کردن، درلیست سیاهقراردادن، تقبیح کردن، تکفیر کردن، طرد کردن، نفرین کردن