محولفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام اگذارشده، ارجاعی، تفویضشده، سپرده(شده)، وکالتی بهنیابت
انتصابفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام صاب، مأموریت، تفویض اختیار، عدم تمرکز، واگذاری حقوق، نمایندگی، نیابت، سفارت استخدام، تصدی، نصب، برگماری، معرفی، تعیین، معارفه، انتخاب ا
ارجاعفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه اع، احاله رجوع، مراجعه، عطف، استناد، نقل قول مرجع ارجاع کار، تفویض اختیار ارباب رجوع، متقاضی
توان دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ، توان بخشیدن، توانمند کردن (ساختن)، تقویت کردن، اختیار دادن، اختیارات لازمه را دادن، تفویض کردن، مسلح کردن شارژ کردن، پُر کردن روشن کردن، راه انداخ
تسلیم شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) تسلیم شدن، سپردن، واگذار کردن، تفویض کردن، ازدست دادن زیر اخیه رفتن، دراختیار کسی بودن، پر انداختن تن بهقضادادن، تسلیم تقدیر ش