واقعیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود ، اصلی، مجسم، دارای جوهر معیّن قابل لمس، غیررویایی، غیرخیالی، غیرساختگی، تاریخی، حقیقی، صحیح جدی، بدون بحث، اساسی، استخوان دار، قابل توجه طبیعی، فیز
خارج از زمان خود بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ] خارج از زمان خود بودن، زمان-ناسازگاری، عدم انطباق تاریخی نابههنجاری تاریخی، اشتباه تاریخی دیرجنبیدن، تأخیر، زود رسیدن، تعجیل رسم منسوخ، امر منسوخ
خوشنام بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ودن، اسم درکردن، مشهورشدن، معروف شدن، اشتهار داشتن، تاریخی بودن، موقعیت داشتن، نامش برسر زبانهاافتادن، زبانزد عام و خاص شدن، جلب احترام کردن