تملیکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی لیک مالکیت ▲ دزدی، راهزنی، اختلاس تصاحب، تصرف، غارت، قبضه، تسخیر، غصب، مصادره، گروکشی، غارتگری
بهدام انداختنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط انداختن، درتله انداختن، دردام آوردن، قر زدن، تصاحب کردن دامافکندن
مالکیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی تعلق، تملک، دارندگی، تصرف، یَد، ید امانی، ید مالکانه، حق، اشغال، استفاده، نگهداری تملیک▼، تصاحب، تصرف، غارت، قبضه، تسخیر، غصب، مصادره، گروکش
تصرفکردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی دن، غصب کردن، بالا کشیدن، مصادره کردن، اشغالکردن، ارث پدر (بابای) خودرا خواستن صاحب شدن، صاحب بودن بهزورگرفتن، بهزور ستاندن، برای خود بردا
آویزفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد زه، تاب، آونگ، زیور آویخته، گوشواره، جواهرات، منگوله، تزیینات لباس، تَگ، دُم، پرده، دامن، خوشه، علقه، کراوات، گیره طرۀ گیسو، مو