تزیینفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ین، دکوراسیون، آذین، آذینبندی، آینهبندان، آینهبندی، آرایش، زیباسازی زیب، زینت▼، تذهیب، لعاب، نثار (در خوراک)، مخلفات
تزیینات لباسفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ، تور، شیفون، روبان، اپل، پر، مغزی، مفتول، یراق، ملیله، سایر پوشیدنیها یراق [یراق جنگ ◄ سلاح سرد 723]
تزیینات ساختمانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ختمان، قرنیز، گچبری، گچکاری، ستون، سرستون، طاقچه، قوس، هلال
تزیین کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی زین کردن، دکورکردن، زینت کردن، آذین کردن، آذین بستن، آراستن، زینت دادن، زیورکردن، خوشنماکردن، نظم و ترتیب دادن، مرتب کردن، منظم کردن، نظم دا
نقش تزیینی برجستهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل یینی برجسته، گل برجسته، ریلیف، نقشۀ برجستهنما، کاشی برجسته تراش حک، نقش حکاکی، برجستهکاری، برجستهنمایی حکاکی ◄کندهکاری منبتکاری، معرق
هنرهای تزیینیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی تزیینی، باغسازی، آرشیتکتور، دکوراسیون داخلی، مجسمهسازی، هنرنقاشی گلسازی، منبت کاری، خاتمکاری، تذهیب، مطلاسازی، نقرهکاری، افشانزنی، مقرنس
زیباسازیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی زیباسازی، تزیین، تغییر، منظرهسازی، هنرهای تزیینی جراحی پلاستیک، کشیدن پوست آرایش صورت، هفتقلم آرایش، توالت، بزک، ماتیک زدن، کرمپودر زدن،
آرایشیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی شی، تزیینی، دکوراتیو، تجملی، لوکس، تفننی، پرکار، استادانه، آرایشگر زائد، تشریفاتی (رسمی)
معنیمجازیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: انتقال عقاید و ماهیت آن زی، تزیین، کنایه، آرایه، آرایۀ بدیعی، صنعت بدیعی، وارونهگویی طعنه، گوشه، ادا، مسخره، سخننیشدار، هجو، استهزا اصطلاح بدیعی ◄ آراست