تَر بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی ل] تَر بودن، مرطوب بودن تَر شدن، نَم کشیدن، باران خوردن، خیس شدن، خیس و مرطوب شدن، گریستن
تَر بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی ل] تَر بودن، مرطوب بودن تَر شدن، نَم کشیدن، باران خوردن، خیس شدن، خیس و مرطوب شدن، گریستن
خَمشدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل خَمشده، خَم، دولا، خمیده خمیدهقامت، گوژپشت، تاشده، منحنی مچاله، مچالهشده، چروکیده، پلاسیده، پژمرده چینچین، چینخورده تاشو، تاشدنی آکاردئونی ماهر
سایبانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد تر، آفتابگیر، آفتابگردان، بارانگیر، پرده، پلک، مژه آلاچیق ≠ سایه ◄تاریکی
ستارهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ عام تر، کوکب، نجم، اجرام سماوی (آسمانی، فضایی، فلکی)، انجم ستارۀ شمال صور فلکی، صورت فلکی، دباکبر، دب اصغر کهکشان راه شیری سحابی، ابرنواختر، سوپرنوو