مهماتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) ر، گلوله، فشنگ، ساچمه، باروت، نارنجک، گلولۀ توپ پوکه، ترکش، شرپنل، ماسوره، مرمی، گرین فشنگ، سرب، نقاب مس خشاب گلولۀ مشقی، منور
بحرانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان ر، تنگنا، نقطۀعطف، برهۀ حساس، بحبوحه، لحظۀ بحرانی، مطلب مهم فاجعه ◄ واقعه، مخمصه بهآخرخط رسیدن، آخرین تیرِ ترکش، تاآخرین نفس جنجال روز پیروز
پسنشینیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت نشینی، عقبنشینی، برگشتنبهمحل نخست، رجعت، برگشت، ارتجاع، کشسانی، کششپذیری پسزنی، لگد، جفتک، قیچی [فوتبال] پژواک، اکو، انعکاس واکنش، عکسالعمل، ب
درماندگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ عمل رماندگی، عدم موفقیت، شکست▼، بدبیاری، افلاس، فلاکت استیصال، عجز، بیچارگی، واماندگی، فقدان انتخاب قصور، عجز، تنگدستی، فقر، ورشکستگی، عدم پرداخت،
سطح را برداشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ا برداشتن، تراشیدن، تراش دادن(کردن)، برداشتن، خراشیدن، رنده کردن، پوست کندن، پوست گرفتن، زدودن، ستردن خط انداختن شیارکشیدن، دندانهدار کردن کندهکار