آتشبازیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی آفتابمهتاب، ترقه، نارنجک، فشفشه، کوزه، سیگارت، دینامیت زرنیخ، باروت، اکلیل سرنج، مواد منفجره
موادمنفجرهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) جره، باروت، دینامیت، تیانتی، ترینیتروگلیسرین، چاشنی آتشبازی، ترقه، فشفشه، سیگارت، خمپارۀ شادی، کوزه، گلفشان نیروی راننده
سبزیخوردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت زیخوردن تره، جعفری، نعنا، شاهی، ترتیزک، شوید، ریحان، گشنیز، شنبلیله، ترخون، مرزه، بابونه، بادیان، بهار اسفناج ترب، تربچه، پیازچه سبزی برای پختن، سب
افزایش یافتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت ایش یافتن، افزونی یافتن(گرفتن)، ترقی کردن، رشد کردن، زیاد شدن، بالا آمدن، بالا رفتن، بهمال اضافه شدن بچه کردن، تکثیر شدن، میوه دادن، زادوولد کردن ا
بهبودفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ود، پیشرفت، ترقی، توسعه، رُشد، بالندگی، پویایی، تقدم اصلاح، بهینهسازی، ارتقا، ترفیع بهسازی، عمران، عمارت، احداث، ساختمان آبادسازی، آبادانی،