ترک کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام کردن، ترک عادت کردن پشتپا زدن، دل برداشتن، پشت بهچیزی کردن، ازسر چیزی گذشتن، ترک تعلقات کردن صرفنظر کردن شانه خالی کردن
میوهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت َر، ثمر، بار، سردرختی، گیاه میوۀ کال، نارس، چغاله، نرسیده، سبزدانه، بی‌دانه، گوجه‌سبز، چغاله‌بادام کنسرو میوه توت، شاه‌توت هلو، شلیل، به، آلو، آلوزر
قطبیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه ، تضاد، آنتاگونیسم، ضدیت اضداد، ضدین 704: قطبین شمالو جنوب، ساده و پیچیده، تر و خشک، راست و دروغ، صحت و سقم، پاک و پلید، خالی و پر، امر و نهی، آند
تَر بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی ل] تَر بودن، مرطوب بودن تَر شدن، نَم کشیدن، باران خوردن، خیس شدن، خیس و مرطوب شدن، گریستن
سوزاندنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی تش زدن، کز دادن، خاکستر کردن، داغ کردن، گداختن، الو زدن، شعله‌ور کردن، سوختن
قلیانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت تظاهر، تراوش، نشت، چکه، ترشح، تعریق، خونریزی، سَرریز، جوشش، جوش و خروش چکه چکیده، اشکه ترشحات آتشفشان تشدید، شیوع تخلیه، دفع بدنی