ترشحاتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت انسولین، آدرنالین، عرق، بزاق، تُف، خلط، خلط سینه، ادرار، بول، غایط، اوره، آب بینی اشک ◄ چشم
تشریحیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه شریحی، روایی، وصفی، طبیعی، زنده، واقع‌گرایانه متصف، وصف‌شده، توصیف‌شده، مروی، روایت‌شده، نقل‌شده، احساس‌برانگیز، مؤثر،
بیطرففرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام فاقد ترجیح، خنثی، خنثا، غیرمتعهد، ناوابسته، بامدارا آمادۀ شنیدن، تصمیم نگرفته، مردد، دودل، شکاک، نامصمم میانه‌رو، ملایم درهرحال راضی، بی
گرایشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت گرایش، تمایل، ترجیح، انتخاب روند، میل روند روبه‌رشد عطف، توجه نیت، روح، مفاد وابستگی، تعهد قرابت، شباهت، تشابه جهت، شیب خمیره، خوی اعتقادات، جهان‌بی
پزشکی قانونیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی انونی، متوفیات، تشریح، کالبدشکافی، اوتاپسی، تحقیق مرگ ثبت‌کننده بیوپسی