تراپیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ی، مراقبت پزشکی، درمان کمکهای اولیه، تزریق، بانداژ، باندپیچی، پاشویه، انفوزیون، اورژانس شیمی‌درمانی، هیدروتراپی، آب‌درمانی، برق‌درمانی، اکسیژ
شیمیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ عام ، علم شیمی، داروسازی علوم پزشکی تجزیه، ترکیب بیوشیمی ◄ زیست‌شناسی شیمی‌درمانی ◄ تراپی عدد اتمی، عدد جرمی، ایزوتوپ، جدول تناوبی، عنصر ▲ شیمی آلی،
درمانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی درمانی، نافع، علاج‌دهنده، شفادهنده کلینیکی، بالینی، تراپیوتیک تجویز شده استعلاجی
روانشناسیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکلگیری عقاید؛ عام شناسی، علم اندیشه، فراروانی، ناخوشی دماغی فرویدیسم، روانشناسی فرویدی یونگ رفتارشناسی، روانکاوی، روان‌درمانی، بازی‌درمانی، تراپی، درمان
سطح را برداشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ا برداشتن، تراشیدن، تراش دادن(کردن)، برداشتن، خراشیدن، رنده کردن، پوست کندن، پوست گرفتن، زدودن، ستردن خط انداختن شیارکشیدن، دندانه‌دار کردن کنده‌کار
مجسمه ساختنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ل] مجسمه ساختن، تراشیدن ریخته‌گری کردن، درکوره پختن شکل دادن
