اسکناسفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی هزاری، اسکن، ارز، چک، چک بانکی، چک مسافرتی، تراولچک، تراولرچک، سپهچک، ایرانچک کارت اعتباری، کارت عابربانک پول کاغذی، چک، سفته، برات، اورا
ورمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل ماس، تاول، غده، جوش، عقده، گره، قلنبگی، چونه تورم، برآمدگی، بادکردگی، آب آوردن، زخم زگیل، پیاز، حباب قوز، کوژ، کوهان
رسم شدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام شدن، سنت شدن، سابقه شدن ریشه گرفتن، نهادینه شدن، معمول بودن، تداولداشتن، رایج بودن
بیماری پوستیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ، اگزما، بثوراتجلدی، جوش صورت، آکنه، عرقسوز، کورک، دمل، غده، تاول، زگیل، تبخال، آفت دهان، ماده، آفتابگرفتگی، آکله جذام، برص مخملک، سرخک، س
عمومیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم عمومیت، عام بودن، کلیت، جامعیت، جهانشمولی تعمیم، اطلاق، قضیۀکلی نگاه اجمالی، دیدکلی، دید فراگیری، انتشار، شیوع، تداول، رواج، متعارف بودن، عادت، کاربر