رضایتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ایت، خرسندی، رضا، رضامندی، خوشنودی، قناعت، رضایتمندی خرسندی، آرامش، لذت فیزیکی تکبر اسباب رضایت، مایۀ خوشنودی، مایۀ خوشبختی اقناع، ایجاد رض
اعتراضفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی - خاص تراض، نهی، نخواستن، تقاضای منفی، خواهش منفی، تقاضای عدم انجام کاری، بازداشتن نهی ازمنکر استیناف، درخواست پژوهش، تقاضای رحم، تجدیدنظر
سطح را برداشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ا برداشتن، تراشیدن، تراش دادن(کردن)، برداشتن، خراشیدن، رنده کردن، پوست کندن، پوست گرفتن، زدودن، ستردن خط انداختن شیارکشیدن، دندانهدار کردن کندهکار
مجسمه ساختنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ل] مجسمه ساختن، تراشیدن ریختهگری کردن، درکوره پختن شکل دادن
اغتشاشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم شاش، اختلال، ایجاداغتشاش، تحریک، تشنجآفرینی، بههم ریختن، آشفته کردن، آشفتگی اشکال تراشی، کارشکنی، سابوتاژ، مداخله، مقاومت، ممانعت، منع گسیختگی، پاش