تداومفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم وم، تسلسل، تکرار، استمرار، پیوستگی، توالی، ترتیب، ممارست یکنواختی، همگنی همیشگی بودن، ابدیت افزایش جریان، روند، گرایش عادت دایرهای بودن، دَوَران ترت
تداوم داشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم اوم داشتن، تسلسل داشتن، لاینقطع ادامه داشتن، استمرار داشتن، درپی آمدن، صف بستن، ازپی آمدن ادامه پیدا کردن، ادامه یافتن، برقرار بودن، دنبال شدن، قطع ن
تداوم بخشیدنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر م بخشیدن، نگهداشتن، زندهنگهداشتن وزن چیزی را تحمل کردن، تقویتکردن، نگاه داشتن نگهداری کردن، ابقا کردن، حفظ کردن طول دادن، کشدادن، طولانی کردن ◄ طول
تدابیرجنگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه جنگی، رزمآرایی، استراتژی، تاکتیک، نبرد ائتلاف، عملگرایی، برنامه، تدبیر، علوم سیاسی، ادارۀ امور، حکمرانی مانور، رزمایش، نقشۀ جنگی، حرکت س
تداوم گناهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات داوم گناه، لجاجت در گناهکاری، عدم اظهار پشیمانی، توبه نکردن، گردنکشی، سرسختی سختدلی، بیرحمی اصلاحناپذیری، نامرد گمراهی، ضلالت، بیتقوایی
عدم تداومفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم عدم تداوم، گسیختگی، ناپیوستگی، عدم استمرار، توقف مکث، ایست، فاصله، درنگ نوسان، تناوب تصادف، بینظمی وقفه، انقطاع، بازگسیختگی، قطع، مداخله پرانتز، داس
حافظهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تداوم اندیشه حافظه، خاطر، یاد، بَر مشاعر سابقۀ ذهنی، ذهن، حافظۀ تصویری، حافظۀ قومی، اذهان حفظ، ضبط، ابقا محفوظات، بهیادماندهها، خاطرات ◄ یادآوری▼ پسزم
یادآوریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تداوم اندیشه تفاده ازحافظه، خاطره، تداعی، یادکرد، خطور، ذکر، تذکر، تذکار، تکرار آشنایی حفظ، حفظ کردن، ازبرکردن، یادگیری یادِ گذشته، مرور خاطرات، فلاشبک،
یادبودفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تداوم اندیشه ، یادداشت، تجلیل، نگهداشت، نگاهداشت سوقات، سوقاتی ◄هدیه آثار، بازمانده، مدال، یادگار، بنای یادبود نُت، یادداشت، تذکاریه، نوشته یادگاری، گرا
علم حافظهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تداوم اندیشه ظه، بانک اطلاعاتی، پایگاه اطلاعاتی، پایگاه دادهها، دادگان، انبار نسخۀ پشتیبانی