تیم ورزشیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی کیل تیم، یارگرفتن، یارکشی، یارگیری، یارگیری منتومن، بازیگردان، بازی شناور، بازی تأخیری، اردوی تدارکاتی (آمادگی)، اردو، ارنج مربی
مرغفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی روس، مرغ هلندی، آمریکایی، ماکیان مرغ تخمی، مرغ خانگی، مرغ لاری، جوجه تخممرغ، خاگینه، سفیده، زرده ◄ غذای حاضری
خرافاتیبودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال تیبودن، دست بهچوب زدن، اسفند دود کردن، تخممرغ شکستن
مایع غلیظفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی ، لعاب، خلط، مخاط، امولسیون، سفیدۀ تخممرغ، آلبومن، مایونز لخته، چرک خامه، سوپ، مخمر، شیره، افشرده (کنسانتره) آدامس
پختهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت شده، آبپز، بخارپز، دمپخت، نیمپز، برشته، تنوری، دوآتشه، سرخشده، سرخکرده، کباب(شده)، بریان، بوداده، عسلی [تخممرغ] پزا دمکرده، آبکش جاافتاده، خ
حاضریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت غذای حاضری، غذایسبک، عصرانه، اشتهاآور پیش غذا، اردور، آنتره، بوفه ساندویچ، لقمه کوکو، کوکوی سبزی، بادنجان آش، سوپ، با، شوربا، آب، آبِ-، آب خورش، آشر