گیرندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ریافتکننده، دریافتکنندۀ پول، صندوق، صندوقدار، تحویلدار، امین، نماینده حقوقبگیر، فروشنده، بستانکار گیرندۀ علائم، آنتن، آنتنمرکزی، آنتن ب
ردّکردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام ، نپذیرفتن، امتناع کردن، تأیید (قبول)نکردن، حذف کردن، نخواستن، پشتپا زدن، مردود دانستن، تصویب نکردن، ابرو بالاانداختن، مشروط کردن، تقبی