قابل تحملفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام مل، قابل قبول، کافی، غیراستثنایی، علیالسویه، متوسط بیضرر
غیرقابل تحملفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ، تیز، شدید، محال، بینهایت سخت، غایی، دشوار، مشکل، عمیق، گران، سنگین، التیامناپذیر، جانکاه، جانگداز، صفات درد
تغییر متقابلفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر متقابل، عمل متقابل، تقابل، دوسره بودن، فعلوانفعال، کنش و واکنش، تابع و متغیر، ترافیک دوطرفه، تأثیر متقابل، اثر متقابل وابستگی، بستگی، ارتباط، همبس
توجهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود علاقهمندی، تأمل، استغراق، تعمق، غور، تفکر، تمرکز، توجه دقیق، تدبر، موشکافی، باریکبینی، دقت نظر، تدقیق، مداقه، دقت بذلِتوجه، عنایت
تغییرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر ییر، تحول، تطور، گذر، گذار، تعدیل، جرح و تعدیل مسخ، دگردیسی، دگرگونی▼ فراوری، تولید، تعمیر نوسان انقلاب، تکامل تعویض، تغییر متقابل تنظیم، اصلاح، تر
زینتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ر، زیب، پیرایه، آذین، تجمل، آرایش، تزیین▲ زینتآلات، باباغوری، آب طلا، اشک (اشگ)، مدال زرق و برق، طمطراق جواهرات▲
ثروتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ت، دولت، تمول، دارایی، مال، مکنت، نعمت، هستی سرمایه، دستمایه، مایه توانگری، ثروتمند بودن، غنا، استطاعت، بضاعت، تمکین، توانایی مالی ثروتاندو