تجارتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ی، دادوستد، خریدوفروش، بیع‌وشراء، مبادله، سوداگری، ریسک، سرمایه‌گذاری، کسب، معامله، قرارداد، انتقال ملک بیع، فروش انگیزه، اشتغال، کارآفرینی،
تجاریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی جاری، بازرگان، بازرگانی، بازاری، تجارتی، مربوط به‌بازار خرده‌فروشی، عمده‌فروشی آب‌ونان‌دار، پردرآمد، پررونق کساد
تجارت کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی تجارت کردن، دادوستد کردن، معامله کردن، مبادله کردن اشتغالداشتن دکان زدن، بنیاد نهادن خریدن، فروختن
آگهی تجاریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط آفیش، آگهی، تبلیغ، اطلاعیه، بیل‌بورد، پوستر، شعار، پیام بازرگانی، پیام پلاکارد، تابلو آگهیتلویزیونی
تجارتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ی، دادوستد، خریدوفروش، بیع‌وشراء، مبادله، سوداگری، ریسک، سرمایه‌گذاری، کسب، معامله، قرارداد، انتقال ملک بیع، فروش انگیزه، اشتغال، کارآفرینی،
تجاریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی جاری، بازرگان، بازرگانی، بازاری، تجارتی، مربوط به‌بازار خرده‌فروشی، عمده‌فروشی آب‌ونان‌دار، پردرآمد، پررونق کساد
تجارت کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی تجارت کردن، دادوستد کردن، معامله کردن، مبادله کردن اشتغالداشتن دکان زدن، بنیاد نهادن خریدن، فروختن
مبتذل کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی مبتذل کردن، تجاری کردن، سطحکاررا پایین آوردن، بدسلیقگی نشان دادن، ازارزش چیزی کسر کردن
مربوط به‌اشتغال و کسبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی مربوط به‌اشتغال و کسب، کاسبکارانه، تجاری، تولیدی، بازاری حرفه‌ای، واقع‌بینانه، جدی، واقع‌بین، رسمی کارآ، ماهر آزاد اشتغال‌زا، شغلی، استخدامی