تبخیرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی خیر، تقطیر، تصعید، آبگیری، بخار دادن، بابخار پختن، بُخور دادن رشحه، ترشح، ترشحات بخار، دمه آبمقطر، قطران، عرق
تبخیر کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ غیرآلی بخیر کردن، تقطیر کردن، تصعیدکردن، دمیدن، اسپری کردن، پاشیدن تبخیرشدن
پیشداوریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال وری، تبعیض، ذهنیت، تصدیقبلاتصور، ازپیش تعیینشدگی تصمیمعجولانه، بیپروایی، عجله بیفکری، فقدان اندیشه ناخوشی دماغی اصل مسلم، اصل موضوعه
قوۀ تمیزفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود وۀ تمیز، تشخیص، تبعیض، تمیز(تَعیّن)، انتخاب، بصیرت
موردظلم قراردادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات وردظلم قراردادن، بیعدالتی کردن، ظلم کردن، جانب حق را رها کردن، بدرفتاری کردن، بد بودن تبعیض گذاشتن، تفاوت گذاشتن، جانبداری کردن، جانب گرفتن، طر
تمیزفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه ، تَعیّن، قوۀ تمیز قیاس، مقایسه فرقان تعینپذیری، خاصبودن، ویژگی تعین، نوانس تبعیض، نژادپرستی، آپارتاید، اجحاف، بیداد، بیعدالتی، تعصب مُعرّف، شناس
تعصبفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال ، غرض، تمایل ترجیح، طرفداری، تبعیض، اجحاف، بیعدالتی عصبیت کوری حمایت، حمیت، غیرت، فرقهگرایی تعصب ملی، تبعیض نژادی، نژادپرستی، آپارتاید، ب